مرحوم ملا محمّد جیلانی (رحمة الله علی(ع)ه) نقل نمود:
درویشی بود بنام علی(ع) که مدت هفت سال در ایوان پشت سر نجف اشرف در زمستان و تابستان در یکی از هجرهها بسر میبرد. و گاهی بکربلای معلی(ع) پیاده میرفت و زیارت کرده و قدری خاک میآورد و مهر میساخت و بزوار که بزیارت حضرت میآمدند بآنها تواضع مینمود و مُهر نماز تربت آقا سید الشهدا میداد و مردم نیز باو پول میدادند. باین وسیله مبلغ هشت نه تومان جمع نموده و در جائی پنهان نمود.
اتفاقا درویشی دیگر با او رفیق شد و بر احوال او اطلاع یافت و در فرصت مناسب آن پولها را برداشته و در جای دیگری پنهان نمود.
درویش علی(ع) چون بر سر دفینه خود آمد، دید پولهایش نیست شروع به ناراحتی و اضطراب و ناله کرد و هر چند با آن درویش مبالغه کرد اقرار نکرد آخر الامر تضرع بسیار نمود و گفت یا امیرالمؤمنین یا علی(ع) مدت هفت سال است که در این آستانه ساکنم و پناه به تو آوردهام و الحال مرا چنین محافظت نمودی. ظاهرا راضی نیستی که من در این مکان باشم.
آنگاه تدارک سفر خود را دید و روانه ایران شد و آن رفیق درویش را هم همراه خود برد. دو فرسخ از نجف اشرف بیرون آمدند ناگهان شیری درنده پیدا شد و جلوی آنها ظاهر گردید و غرشی نمود و حملهای کرد و رفیق درویش را پاره پاره نمود در این هنگام کیسه زر از بغلش افتاد.
شیر سر کیسه را بدندان گرفته و آورد در کنار راه گذاشت و رفت درویش زر خود را برداشت و به نجف اشرف مراجعت نمود و در مکان خود ساکن گردید و مدتی در قید حیات بود و بعد از فوتش او را در آن مکان دفن نمود.
علی(ع)ست فلک نجات بشر بموج خطر
علی(ع) بروز جزا هم صراط و هم میزان
علی(ع)ست واجد انسان کامل الاوصاف
زما سوا پی توصیفش الکن است زبان
علی(ع)ست نفس محمد نبی است جان علی(ع)
دو مظهراند بیک جلوه روشن از جانان
علی(ع) قیام و قعود و علی(ع)ست صوم صلوات
علی(ع)ست کعبه مقصود و قبله دل و جان
مرا چه حدثنای علی(ع) که وصف ولیست
زباء بسمله تاسین سراسر قرآن
علی(ع) که دیده گردون ندیده مظلومی
چوآن سپهر جلالت بهیچ دور و زمان
منبع : کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار